کارکرد اصول عقلائی محاوره در مطالعات تطبیقی در المیزان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 طلبه سطح4،حوزه علمیه کوثر،مدرس حوزه و دانشگاه

2 دانشیار مرکز تحقیقات علوم قرآن ،حدیث و طب دانشگاه علوم پزشکی تهران

چکیده

اهمیت روش شناسی در فهم معیارها و شیوه های صحیح کشف معرفت از منابع مربوط در هر علمی است و جایگاه قرآن به عنوان اصلی ترین منبع در این راه بر کسی پوشیده نیست. تفسیر المیزان از جمله تفاسیری است که از جنبه های مختلف می توان بدان پرداخت. یکی از ابعادی که می توان آن را مورد توجه قرار داد مطالعات تطبیقی المیزان می باشد. علامه طباطبایی هر چند که به طور شفاف به تطبیق و مقایسه در تفسیر خود اشاره نکرده است،اما مطالعات تطبیقی و مقایسه ای فراوانی در طول تفسیر قابل ملاحظه می باشد .علامه در تفسیر خود نظریات و آراء مفسران و لغت شناسان مختلفی را ذیل تفسیر از آیه ارائه داده است و هر کجا بحث تطبیق و مقایسه مطرح است،پس از ذکر تفسیر مفسران به تحلیل و یا نقد آنها پرداخته است.هدف از نگارش این مقاله طرح ایده یکی از روشهای مطالعات تطبیقی به نام کارکرد اصول عقلائی محاوره در مطالعات تطبیقی در المیزان است. بدین معنا که علامه با چه نوع قواعد و چگونه وارد مطالعات تطبیقی شده است و با بررسی مصداقی ،نوع قواعد به کاررفته در مطالعات تطبیقی المیزان از جمله:قاعده سیاق(قرینه پیوسته لفظی)، انواع دلالتها در آیه،شان نزول ها به عنوان قرائن پیوسته غیر لفظی،تفسیر آیه با آیات دیگر و روایات(قرائن ناپیوسته)، مبنا بودن علم و علمی از جمله آراءصحابه و تابعین واحتراز از ذکر بطون آیات و چگونگی به کار گیری این قواعد روش علامه در این نوع مقایسات بیان می گردد.

کلیدواژه‌ها